آشنایی با اصطلاحات فیلمبرداری به تماشاگر کمک می کند تا بیشتر با فیلم و هنر سیما آشنا شوند. همه هنر ها دارای واژگان و اصطلاحات منحصر به فرد خود را دارند. فیلمبرداری یا همان هنر سینما نیز از این اصل خارج نیست. شاید افراد زیادی که دوستدار و علاقمند به هنر سینما هستند کاربرد، مفهوم و معنی بسیاری از واژگان را ندانند. در نتیجه در این مقاله سعی کردیم پر کاربرد ترین واژگان فیلمبرداری را جمع آوری کنیم و به صورت مختصر، مفید و قابل فهم توضیح دهیم.
پرکاربردترین اصطلاحات فیلمبرداری کدامند؟
اکتور:
هنرپیشه یا بازیگر مرد
اکتروس:
هنرپیشه یا بازیگر زن
آمفی تئاتر:
محل که تماشاچیان و علاقمندان هنر سینما به صورت ردیف های نیم دایره می نشینند.
آرتیست:
به کسی که نقش اول یک فیلم را داشته باشد.
استودیو:
محل درست کردن فیلم
برش، کات یا قطع:
به اصطلاح مونتاژ یا تدوینی که با برش راش ها در آخر نمایش یا فیلم به وسیله مونتاژ گر براساس دکوپاژ درست می شود.
بک گراند:
به اجسام، صداها و مناظری که در عمق تصویر دیده یا شنیده می شوند.
بوم:
میله ای انعطاف پذیر است که میکروفون را به آن آویزان یا نصب می کنند. این وسیله در صدا برداری حین فیلمبرداری کاربرد دارد.
پال:
نوعی سیستم رنگی پخش یا ضبط کردن ویدئو
پانا ویژن:
روشی فیلم برداری است. برای نمایش دادن بر روی پرده سینما است.
پرده:
دیوار سفید یا پرده آویز که فیلم بر روی آن نمایش داده می شود. این پرده امروزه مشبک و حساس می باشد و نورهای اضافه را از خود عبور می کند. در نهایت تصویر روشن و واضح و شفاف را به معرض نمایش می گذارد.
پرده عریض:
به اندازه تصویر گفته می شود که در مقایسه با اندازه استاندارد ۳۵ mm که ۱ و ۳۳ به ۱ می باشد.
پروژکتور:
نور افکن
پیس:
نمایشنامه
پلان:
شات، نما یا پلان از نظر فنی به تصاویر یا تصویری که در یک زمان پی در پی روی نوار فیلم می باشد. این زمان به مدت به کار افتادن دوربین تا متوقف شدن دوربین می باشد.
پرسُوناژ:
به بازیگران سینما و تئاتر گفته می شود.
تراژدی:
غم انگیز
تروکاژ:
حقه ها و کلک های سینمایی
دکور:
وسایل، اثاثه و کلیه عوامل تزئینی
درام:
غم انگیز
رُل:
نقش
سانسور:
حذف کردن قسمتی از نمایش یا فیلم
سوژه:
موضوع داستان و فیلم
سناریو:
متن یا فیلم نامه که کارگردان از روی آن فیلم می سازد.
صحنه یاب:
ویزور یا صحنه یاب، دریچه ای است که سازنده فیلم صحنه ها را درون آن می بیند. ویزوری جدا از دوربین نیز موجود است که به تهیه کننده فیلم کمک می کند که زاویه های مناسب فیلمبرداری را مشخص کند.
صدا گذاری بعد از فیلمبرداری:
جلوه های صوتی، موسیقی و دوبله تصاویر بعد از تدوین و فیلم برداری را صدا گذاری می کند گفته می شود.
صدای اپتیک:
سیگنالی است که در نوار فیلم به صورت یک رشته زیگزاگی یا نوری ثبت می شود و در هنگام نمایش این رشته های نوری به وسیله یک چشم الکتریکی به صدا تبدیل می شود.
صدای استریو فونیک:
صدایی که از لحاظ جهت، عمق و بعد به صدای طبیعی نزدیک است و می تواند تماشاگر خود را جزئی از اعضای بازیگران بداند.
صدای دالبی دیجیتالی:
همان صدای استریو فونیک است اما تکامل یافته تر که صدا در شش باند پخش و ضبط می شود.
صدای سر صحنه فیلمبرداری:
این صدا همزمان با صدای موجود در صحنه فیلمبرداری است. هرچند مشکلات خاص خود را دارد اما بسیار طبیعی تر از روش صداگذاری دوبله شده است.
صدای واقعی:
صدایی که در تصویر دیده می شود و منبع آن همان تصویر است مانند صدای آدمها و حیوانات در تصویر
صدای همزمان:
صدایی که با واکنش های موجود در تصویر هماهنگ باشد مثلا لب زدن و گفتگوی بازیگران
گریمور:
گریمور یا طراحی چهره هنرمندان که با توجه به شخصیت بازیگران در فیلمنامه، گریم و آرایش می شوند.
طراح دکور:
شخصی که براساس فیلمنامه و آنچه در ذهنیت کارگردان است مکان ها، فضا و دکور های فیلم را طراحی می کند وبا نظارت ایشان مکان ها ساخته می شود.
طراح صدا:
با توجه به اهمیت وجود صدا های متنوع و زیاد در تصاویر یا فیلم ها وجود یک مهندس صدا در ساخت فیلم لازم است. ایشان جهت طراحی صدا برای انجام دادن صدابرداری وظایف خود را انجام می دهد.
عدسی آنامورفیک:
این عدسی در هنگام فیلمبرداری در مقابل دوربین قرار داده می شود تا میدان دید فیلمبرداری وسیع تر شود.
عدسی زاویه تله یا بسته:
نوعی عدسی کاربردی است تا کارگردان بتواند نماهای دور را با نمایی درشت تر ضبط کند.