درباره الف

در قسمت قبل به بررسی انواع نماهای دوربین پرداختیم و زاویه های قرارگیری دوربین در صحنه و نماها را بررسی کردیم. در این قسمت به بررسی حرکت دوربین در صحنه می پردازیم. شناخت مناسب از حرکات دوربین باعث افزایش مهارت ما در فیلم برداری و حتی کارگردانی رسانه تولیدی ما می شود. شناخت این دسته از مهارت موجب افزایش توانایی ما در ساخت تیزرهای تبلیغاتی، موشن گرافیک، مستند و انواع تولیدات تصویری ما می شود. حتی اگر از دوربین حرفه ای استفاده نمی کنید و قصد تولید محتوا با گوشی هوشمند را دارید شناخت انواع حرکت دوربین می تواند بر توانایی شما در ثبت لحظات به یاد ماندنی کمک کند.

آیا الزاما دوربین باید حرکت کند؟

خیر! در نماهای ثابت یا استاتیک دوربین حرکت نمیکند و ثابت است. دوربین را در زاویه دلخواه ثابت می کنیم و ضبط تصاویر را در یک قاب ثابت انجام می دهیم. دقیقا مثل صحنه های خبر یا برنامه های عروسکی. در این نما ها تمرکز بر سوژه و ظاهر و حرکات آن است تا محیط و برای همین در گفت و گو های تلویزیونی کاربرد زیادی دارد.

 

در حرکت دوربین چه قوانینی را رعایت کنیم؟

این تکنیک، اگر که به شکل مناسبی اجرا شود؛ فضا را هنری تر کرده و باعث افزودن احساس به نما دوربین و اثر رسانه ای ما می شود. اما جابجایی بی‌فکر دوربین تنها باعث ایجاد ابهام و شلختگی در فضا می شود. باید علتی برای جابجایی دوربین وجود داشته باشد. بهتر است در حرکات مکانیکی اول سوژه حرکت کند سپس دوربین و در انتها هم اول دوربین متوقف شود و سپس سوژه.

بهتر است مسیر حرکت دوربین را از قبل مشخص کنید و چند بار این مسیر را با دستیار صحنه تمرین کنید. به لنز دوربین توجه کنید؛ حرکات در لنز تله شدیدتر از لنز واید دیده می شود و بهتر است با لنز تله حرکت دوربین آرام تر و نرم تر انجام شود.

انواع حرکت دوربین

حرکات دوربین به دوسته اپتیکی و استاتیکی تقسیم می شوند. هر کدام از این حرکات در انواع مختلفی اجرا می شوند. ابتدا به تعریف کلی هر دسته می پردازیم و سپس اشکال مختلف اجرای هر کدام را بررسی می کنیم. البته که این حرکات می توانند در ترکیب با انواع نما ها و زاویه های دوربین و یا با سرعت های گوناگون اجرا شود و صحنه های خلاقانه و تاثیر گذار پدید آورد. در هنر هیچ چیز را روی سنگ ننوشته اند اما آشنایی با اصول اولیه و کلیات مقدمه ای برای خلاقیت و آفرینش است.

حرکات اپتیکی

در این نوع از حرکت خود دوربین ثابت است یعنی پایه دوربین و حتی سر دوربین ثابت است و تنها لنز دوربین باز و بسته میشود. در این تکنیک، با تغییر فاصله کانونی لنز دوربین، تصاویر به جلو یا عقب حرکت میکند. به این تغییر، زوم می گویند.

حرکت زوم در دو حالت زوم این و زوم اوت اجرا میشود.

وقتی لنز دوربین به جلو برود و فاصله کانونی افزایش یابد، اندازه نما نسبت به قبل بسته تر خواهد شد و زوم این انجام می شود. در عکاسی و فیلم برداری از طبیعت این حرکت دوربین کاربرد زیادی دارد زیرا که بسیاری از مواقع نزدیک شدن فیزیکی به سوژه ممکن نیست.

اما هنگامی که لنز دوربین به عقب برود و فاصله کانونی کم شود نما نسبت به قبل بازتر شده و زوم اوت انجام میشود.

حرکات مکانیکی دوربین

همان گونه که از نام این حرکات پیداست؛ در این نوع از حرکات دوربین، خود دوربین جابه جا می شود. این دسته از حرکات خانواده وسیعی را در بر می گیرند و حرکات پرکاربردی هم در تصویربرداری صنعتی و تبلیغاتی و تصویر برداری سینمایی هستند. البته در عکاسی خیلی حرکت مکانیکی دوربین مطرح نیست.

حرکت پن

در این تکنیک بر یک سه پایه ثابت شده است و تنها گردن دوربین به چپ و راست حرکت میکند. مانند وقتی که سر خود را به چپ و راست می چرخانیم. نام این تکنیک، از کلمه پانوراما مشتق شده است. تصویربرداری پانوراما به قرار گیری دوربین روی دست و حرکت آرام آن از چپ به راست صحنه میگویند. از حرکت پن دوربین برای دنبال کردن یک جسم در حال حرکت مثل لحظه شروع ماراتن می توان استفاده کرد. برای نمایش عظمت صحنه در حالتی که نمیخواهیم از لانگ شات استفاده کنیم از این تکنیک بهره میگیریم

این تغییر، دوربین را میتوان خیلی آرام و یا با سرعت پیاده سازی کرد. اگر حرکت پن به سرعت انجام شود و فقط بر دو سر ماجرا تمرکز کند به آن پن شلاقی می گویند. در پن شلاقی هدف فقط نشان دادن  آن چیزی است که در دو سر صحنه در حال وقوع است و میانه ماجرا اهمیت چندانی ندارد. البته که میتوان از کات دادن استفاده کرد اما یک حرکت سریع دوربین به جای یک کات بی حوصله جدابیت بصری بیشتری به ماجرا می دهد.

حرکت پن شلاقی شور و سرعت را به روایت ما اضافه می کند و به عنوان تکنیکی بسیار جذاب تر از کات دادن برای انتقال تصاویر استفاده می شود. همچنین در صحنه های علت و معلولی مثل صحنه های تیراندازی و گلوله خوردن یک کاراکتر دیده می شود.

نکته مهم آن است که حرکت پن دوربین باید پیوسته باشد و کات نخورد.

حرکت تیلت

در اینجا دوربین همچنان بر پایه ثابت است و سر آن به بالا و پایین حرکت می کند. این حرکت دوربین مانند زمانی است که سر خود را بالا می برید تا به آسمان نگه کنید.  اگر دوربین به بالا حرکت کند تیلت به بالا نام گذاری می شود. مثل زمانی که برای نشان دادن عظمت یک برج یا اثر معماری گرانبها، از پایین آن شروع به تصویر برداری میکنیم و با یک تیلت به بالا از زاویه پایین عظمت این بنا را به نمایش می کشیم. اگر دوربین به پایین حرکت کند؛ آن را تیلت به پایین می نامیم. مثلا اگر با نمای از چشم بازیگر بخواهبم نگاهی تحقیر آمیز به فرد مقابل را به نمایش بکشیم با یک تیلت به بالا و یک تیلت به پایین این صحنه را به نمایش می کشیم.

یا در فیلم برداری از زبیعت برای نشان دادن بلندی یک درخت نسبت به انسان و یا عمق یک دره به ترتیب از حرکات تیلت به بالا و پایین استفاده می کنیم.

این حرکت دوربین دقیقا نسخه عمودی شده حرکت پن دوربین است.

دالی

نام آن از ابزاری آمده است که دوربین را بر آن قرار می دهند. دالی مثل یک ارابه است که دوربین و فیلم بردار را روی ریل جابجا می‌کند. همچنین حرکت دالی به حرکتی گفته می شود که در آن، دوربین بر یک ریل متحرک قرار می گیرد و در عمق تصویر به جلو یا عقب میرود. این اتفاق بسیار آرام و نرم انجام میشود و بهتر است با سرعت یکسان و بدون وقفه باشد. اگر چه که گفته شد در هنر چیزی را روی سنگ ننوشته اند. اگر در دالی دوربین به سوژه نزدیک شود دالی به جلو و اگر از سوژه دور شویم دالی به عقب خواهد بود.

تفاوت حرکت دالی با حرکت زوم دوربین در این است که در حرکت دالی، زاویه دید دوربین تغییر نمی کند. یعنی محدوده ای که در داخل کادر دوربین قرار میگیرد ثابت است. اما در حرکت زوم اپتیکال به خاطر تغییر زاویه دید؛ نسبت اجسام به هم تغییر می کند.

یکی از جذابترین تکنیک های سینمایی دالی زوم است. در این حرکت فوق العاده، هم دوربین و هم لنز دوربین حرکت میکنند اما در خلاف جهت یکدیگر! یعنی دوربین با حرکت دالی به جلو به سمت سوژه میرود در حالی که لنز دوربین به عقب بسته میشود و تصویر پس زمینه زوم اوت می شود. یا بالعکس! در واقع خود سوژه در یک سایز ثابت باقی می ماند در حالی که محیط اطراف آن کوپک یا بزرگ می شود. دالی زوم برای نشان دادن سرگیجه و تهرع، استرس و اکشن داستانی کاربرد دارد. علاوه بر آن گاهی برای نشان دادن جلب توجه شخصیت داستان و یا جدایی سوژه از فضا و مکان کاربرد دارد.  این تکنیک اولین بار توسط آلفرد هیچکاک در فیم سرگیجه به کار گرفته شد.

حرکت تعقیبی یا تراکینگ

این تکنیک را به حرکت خرچنگی نیز می شناسند. این تکنیک دقیقا عکس تکنیک دالی است. در اینجا، کل دوربین سوژه را تعقیب میکند. تفاوت تکنیک دالی با حرکت ترکینگ این است که در حرکت دالی دوربین همراستا با خود به جلو و عقب می رود اما در حرکت ترکینگ دوربین قائم بر راستای خود، به چپ و راست حرکت میکند. از این تکنیک برای نشان دادن امتداد یک منظره و یا تعقیب سوژه می توان استفاده کرد.

از نظر فنی این حرکت را میتوان با ابزارهای مختلفی اجرا کرد. میتوانید دوربین را روی یک دالی، استدی کم و یا با جرثقیل حرکت داد. و بهتر است از لنز واید استفاده کنید تا تکان های دوربین کمتر بر کیفیت کار اثرگذارد. زیرا همان طور که گفته شد لنز تله حرکات را شدیدتر نمایش می دهد.

در اینجا سرعت حرکت دوربین نسبت به سوژه میتواند بر حس و حال سکانس اثر گذار باشدو اگر سرعت حرکت دوربین از سوژه بیشتر باشد سوژه را در حالت خسته و ناامید و کم انرژی نمایش می دهد. اگر سرعت حرکت دوربین از سرعت حرکت سوژه کمتر باشد سوژه در حالت قدرت و توانایی و شادابی به نمایش در می آید.

گاهی از ترکیب این حرکت با زاویه های مختلف دوربین و در یک برداشت طولانی و بهم پیوسته اتقافاتی پیاپی و به هم پیوسته را در یک روند نرم و با یک برداشت دوربین به تصویر میکشند. به این نوع برداشت ها تک برداشت و به این تکنیک تراکینگ طولانی میگویند. سکانس شروع فیلم Spectre مثال زیبایی از این برداشت هاست.

پدستال (جیب شات)

این جابجایی از جنس حرکت دالی و حرکت تعقیبی است، از این جهت که کل دوربین جابجا میشد و ثابت نیست اما تفاوت آن در این است که حرکت دالی و حرکت تعقیبی حرکاتی افقی هستند؛ اما پدستال حرکتی عمودی است و کل دوربین به بالا یا پایین منتقل می شود. این حرکت بر پایه ابزاری به نام سه پایه متحرک پنوماتیک که خود به پدستال شناخته میشود، انجام می شود.

این حرکت در استدیو یا محیط هایی با کف کاملا صاف قابل اجرا است.

حرکت قوسی  یا آرک

در تکنیک قوسی، دوربین روی مسیری منحنی شکل به دور سوژه حرکت میکند. در این جا دوربین باید با سرعت یکسان حرکت کند و بالا و پایین نشود.برای اجرای این حرکت از ابزار گردانه ها استفاده می شود. کیفیت و روانی گردانه بر کیفیت صحنه اثر گذار است. اگر حرکت خیلی روان باشد کنترل آن سخت می شود.

این نوع حرکت تعلیق و حساست به صحنه اضافه میکند و در صحنه های نبرد کاربرد زیادی دارد. اما سرعت دوربین بر آن اثرگذار است. اگر سرعت دوربین بیش از حد معمول باشد، حس سرگیجه و اگر سرعت حرکت آرام باشد حس آرامش را منتقل می کند.

کرین و بوم

در این تکنیک دوربین روی کرین یا جرثقیل قرار میگیرد و تا شعاع 24 متری یه بالاتر جابجا میشود. از این حرکت برای برداشت نماهای لانگ شات و یا اکستریم لانگ شات و نماهای از بالا استفاده می شود.این نما ها در نمایش انتقال مکان جغرافیایی و یا نمایش صحنه های عظیم مثل نبرد ها استفاده کرد.

امروزه معمولا پهپاد ها یا کوادکوپترها جایگزین کرین یا جرثقیل میشوند و با هزینه کمتر و برد بیشتر این تکنیک فیلم برداری را پیاده سازی میکنند. و به کمک آنها میتوان تصاویر و نماهای بسیار لانگ را ضبط کرد.

 

 

به طور کلی شناخت حرکات و نماهای دوربین بخش جذابی از دنیای فیلم برداری است. شناخت خوب از این مفاهیم حتی به مخاطب سینما و رسانه هم کمک می کند تا درک صحیح تری از اثری که با آن مواجه است داشته باشد و امکان نقد سازنده اثر را فراهم میکند.

 

 

 

پیشنهاد الف

نویسنده: سارا ناجی

نویسنده: سارا ناجی

تازه‌های الف